به گزارش مشرق، خبری که صبح دیروز شنیدم، بسیار دردناک بود ولی از شنیدنش متعجب نشدم. با سردار شهید حاج «شعبان نصیری» خیلی دیر آشنا شدم ولی هر کس با ایشان آشنا شد، دیگر بر رفاقت باقی ماند. در دفاع مقدس، جانباز شد ولی دست از جهاد نکشید و تا آخرین روزها نیز در جبهه ماند. در جستوجوی شهادت بود ولی قسمت این بود که با کارنامهای پربار از خدمات مختلف در سه دهه بعد شاهد شهادت را در آغوش بکشد. از آنجا که یک مدیر به معنای واقعی کلمه بود همیشه سر همکاری با او باید در صف میایستادی! همه کسانی که حتی یک روز با حاجشعبان کار کرده بودند امکان نداشت خودشان از او و آن کار دل بکنند.
سال 86 از مسوولان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و مدیرمسوول سایت اقتصاد پنهان [وابسته به ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز] شد و از بنده نیز برای همکاری در سایت دعوت کرد.
در مدتی که همکار این شهید عزیز بودم، علاوهبر مدیریت قوی اجرایی، انگیزه دادن به کار برای خدا و خداوند متعال را حاضر و ناظر اعمال دیدن، ولایتپذیری محض، فدایی حضرت امام و رهبر حکیم انقلاب بودن را از او مشاهده کردم. کشور به کشور و شهر به شهر دنبال شهادت میدوید؛ نیجریه و برخی دیگر از کشورهای آفریقایی، سوریه، عراق، افغانستان، لبنان و... و تقریباً تمام مناطق محروم کشور را با پای خود برای جهاد سازندگی و خدمت به مردم رفته بود.
هر جا جهاد بود -چه برای ساختن و چه برای مقابله با دشمن- بیچون و چرا میپذیرفت و با اطلاعات گسترده و عمیقی که در کار دفاعی، رسانهای، مهندسی و کلاً کار جهادی داشت و همینطور روحیه تلاش و پشتکاری که داشت، هر جا پای میگذاشت، مؤثر بود. چهرهای بود که با عمل امر به معروف میکرد؛ همواره در حال روشنگری برای پیشگیری از فریب بود و در هدایت بسیاری از جوانان به سوی اسلام و انقلاب و ولایت فقیه، نقشی بیبدیل و تعیینکننده داشت.
مرحوم شهید نصیری با روحیه انقلابی و تواضع مثالزدنی، وقت خود را به صحبت با جوانانی که تشخیص میداد برای انقلاب مؤثرند، اختصاص میداد و آنها را جذب میکرد. حاصل اقداماتی که مخلصانه و برای رضایت خدا انجام میداد، تحول عجیب و حیاتآفرینی بود که در هر جا که حضور مییافت، پدید میآمد. زمان جهاد 8 ساله دفاع مقدس، سخنان دلنشین آن شهید سعید که در عین جوانی، پخته بود، موجب راهیابی برخی جوانان به بارگاه الهی و نوشیدن شربت شهادت شد.
اشاره به این نکته نیز ضروری است که اقدامات آن شهید بصیر، با کارشکنیهایی نیز روبهرو بود؛ کسانی که شاید زمانی حتی همرزم شهید نصیری بودند و پس از جنگ، رفاه، عافیتطلبی، زندگی اشرافی و پول را برگزیدند، در راهش بسیار سنگ میانداختند؛ مورد تمسخر قرارش میدادند و میگفتند بیا زندگیات را کن و از آن لذت ببر؛ چرا مانند 40 سال قبل، فکر و عمل میکنی؟! دوره این اقدامات بهسر رسیده و ...
اما این ملامتهای نابجا، کوچکترین اثری در روحیه آن مجاهد عزیز نمیگذاشت و با توان بالاتر، راهها را با صلابت طی میکرد. فعالیتهای شهید نصیری، منحصر به عرصه فرهنگی و اجتماعی نبود. حمایت از محرومان و مقابله با مفاسد اقتصادی و سوءاستفاده رانتخواران از جمله دغدغههای همیشگی ایشان بود که در مدت مسوولیت در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، با دقت، عدالت و مجاهدت، آن را به انجام میرساند. با آغاز اقدامات تروریستها در سوریه، با آنکه از مدیران وزارت نفت بود، بار دیگر لباس سبز سپاه را بر تن کرد و به عنوان مستشار نظامی راهی سوریه و دفاع از حرم آلالله شد. ایشان آنجا هم چون گذشته، مجاهدانه در پی شهادت بود و به اطرافیان میگفت اینبار فرصت شهادت را از دست نمیدهم!
در سوریه بهشدت مجروح و برای دومینبار پس از جنگ تحمیلی جانباز شد. به محض بهبود نسبی اینبار راهی عراق و دفاع از حرمهای عتبات عالیات شد. سرانجام این مرد خدا و این مدیر متعهد متخصص، «شعبان» نصیری در آخرین روز «شعبان» بهسوی معبود شتافت و بهدست کثیفترین افراد، تکفیریهای صهیونیست به شهادت رسید. به شخصه با توجه به شناختی که از زندگی سراسر مجاهدت الهی شهید نصیری سراغ دارم، معتقدم ایشان اگر در بستر هم از دنیا میرفت، شهید بود.
منبع: صبح نو